پانجاندرام ؛ وقتی انگلیسی ها می خواستند از آلمان ها تقلید کنند اما خراب کردند!
مجله تصویری سلاح – جنگ اغلب با معرفی فناوری های پیشرفته ای مرتبط بوده است که با تغییر نتیجه بسیاری از درگیری ها، تاریخ ساز شده اند. اختراع سرنیزه، نبردهای هوایی و بمب هسته ای چند نمونه در این زمینه هستند. اما به همان اندازه که برخی سلاح ها چشمگیر بوده اند، موارد بسیاری نیز به یک شکست کامل تبدیل شدند.
پانجاندرام؛ یک شکست مطلق
پانجاندرام (Panjandrum) یکی از بدترین موارد شکست خورده در تاریخ نظامی مدرن محسوب می شود. این سلاح توسط بریتانیا طی جنگ جهانی دوم و به امید شکست نیروهای آلمانی در سواحل نرماندی طی عملیات روز دی (D-Day) ساخته شده بود.
این سلاح شامل تعدادی راکت می شد که روی دو چرخ بزرگ نصب شده و توسط یک محور طبل مانند پر از مواد منفجره به هم متصل می شدند. ایده این بود که پس از روشن شدن راکت ها، پانجاندرام با سرعت زیاد به سمت هدف حرکت کرده و منفجر شود.
پانجاندرام برای شکستن استحکامات دفاعی ساحلی دیوار آتلانتیک در نظر گرفته شده بود تا با ایجاد شکافی به اندازه کافی پهن امکان عبور تانک ها فراهم شود. این تئوری بی عیب و نقص به نظر می رسید و تصور بر این بود که پانجاندرام سلاحی عملی و موثر خواهد بود. این به انگلیسی ها اجازه می داد تا بدون اعزام تعداد زیادی از سربازان برای مواجهه با آتش مرگبار دشمن از سمت دریا به ساحل یورش ببرند. با این وجود، طرح و اجرا دو چیز کاملا متفاوت در جنگ هستند.
ایده ساخت چنین سلاحی توسط چارلز رابرت فینچ نویس، یکی از فرماندهان بریتانیایی مطرح شد که طراحی برخی دیگر از سلاح های مورد استفاده در جنگ جهانی دوم نیز را بر عهده داشت. بخش توسعه تسلیحات متفرقه (The Directorate of Miscellaneous Weapons Development) وابسته به نیروی دریایی بریتانیا ساخت پانجاندرام را بر عهده داشت.
در سال 1943 و پس از آن که نخستین نمونه اولیه از پانجاندرام در لندن ساخته شد، این سلاح به دهکده ای در نزدیکی دریا در جنوب انگلیس منتقل شد تا آزمایش شود. سواحل آنجا شبیه سواحلی بود که قرار بود عملیات روز دی در آن انجام شود، از این رو، میدان آزمایش خوبی محسوب می شد.
نمونه اولیه پانجاندرام از دو چرخ فولادی با قطر سه متر همراه با 70 راکت کند سوز تشکیل شده بود. مهندسان محور سلاح را به جای مواد منفجره با شن پر کرده بودند. هدف از این آزمایش مشخص کردن ایرادات احتمالی در سلاح بود. مشخص شد که کنترل پانجاندرام فوق العاده دشوار است.
این سلاح غول پیکر دو چرخ بدون این که قابل کنترل باشد حرکت می کرد و راکت ها به اطراف پرتاب می شدند. در واقع پانجاندرام به همان اندازه که می توانست برای سربازان آلمانی خطرناک باشد، برای نیروهای انگلیسی نیز خطرناک بود.
نویل شوت نوروی، مهندس استرالیایی و رهبر پروژه، می دانست که باید تلاش های بیشتری برای قابل استفاده کردن این سلاح انجام شود. در همین راستا یک چرخ سوم روی پانجاندرام نصب شد به این امید که ثبات بیشتری به آن ببخشد. اما این ایده نیز بی نتیجه بود.
راه حل بعدی استفاده از یک سامانه هدایت عظیم با استفاده از کابل بود، اما حتی آن نیز قادر به مهار حرکت سلاح هنگام چرخش روی شن های ساحل نبود. همانطور که سرعت سلاح افزایش می یافت و می توانست تا 96 کیلومتر بر ساعت برسد، مشکل بدتر می شد.
آزمایش نهایی پانجاندرام
پس از چندین ماه تغییر و اصلاح، در نهایت به نظر می رسید که یک نسخه آماده استفاده از پانجاندرام برای آزمایش آماده شده است. این آزمایش در ژانویه 1944 انجام شد. در آغاز همه چیز امیدوارکننده به نظر می رسید؛ پس از روشن شدن راکت ها سلاح مستقیم حرکت می کرد و سرعت آن افزایش می یافت. اما خیلی زود همه چیز تغییر کرد و مشکلات قدیمی بار دیگر آزمایش را با شکست مواجه کردند.
به واسطه حرکت نامنظم پانجاندرام، افراد حاضر برای حفظ جان خود فرار را بر قرار ترجیح دادند و در نهایت سلاح از هم پاشید. سگ یکی از افسران ارتش نیز یکی از راکت های رها شده را تعقیب می کرد.
شکست پروژه پانجاندرام آشکار و انکارناپذیر بود. هیچ راهی وجود نداشت که بتواند از دریا به سمت ساحل حرکت کرده و به طور موثر استحکامات دیوار آتلانتیک را ویران کند.
عملیات نرماندی بدون پانجاندرام
پس از کنار گذاشتن پروژه پانجاندرام توسط بریتانیا، سربازان انگلیسی در نهایت موفق شدند تا از استحکامات دیوار آتلانتیک عبور کرده و به نرماندی حمله کنند.
در روز دی – 6 ژوئن 1944 – بیش از 160 هزار سرباز متفقین به سواحل نرماندی یورش بردند. همانطور که انتظار می رفت، این حمله و پیروزی متفقین به بهای سنگینی حاصل شد. با این وجود، عملیات روز دی در نهایت موفق بود و یکی از بزرگترین حمله های تاریخ کارساز بود، اما بدون پانجاندرام.