جنگ افزارهای عجیب؛ از وسپای ضدتانک تا خودروی لوکس فرانسوی!
مجله تصویری سلاح – در زمان جنگ و درگیری های مختلف، سلاح ها و ماشین آلات جدیدی معرفی شده اند. جنگ جهانی اول با معرفی زیردریایی های ارتش آلمان که به نام او-بوت شناخته می شدند و تانک های پیشرفتهتر همراه بود، در جنگ جهانی دوم نیروهای هوایی و دریایی مورد توجه قرار گرفته و ظهور ناوهای هواپیمابر را شاهد بودیم که تا به امروز قویترین کشتی های جنگی باقی مانده اند. اما در کنار سلاح ها و تجهیزات کارآمد با طراحی متعارف، برخی موارد با طراحی عجیب و غیرمعمول نیز ارائه شده اند.
در ادامه با چند نمونه از این موارد عجیب و غیرمعمول بیشتر آشنا می شویم:
وسپا 150 تاپ
وسپا 150 تاپ یک طراحی غیرمعمول در دنیای تسلیحات نظامی محسوب می شود که از ترکیب اسکوتر وسپا و یک توپ ضد زره سبک ام20 شکل گرفته بود. این جنگ افزار در اواخر دهه 1950 برای مقابله با تانک ها توسط ارتش فرانسه معرفی شد. امکان فرو انداختن وسپا 150 تاپ با استفاده از چتر وجود داشت.
تانک دیدی شرمن
تانک های شرمن اسب های کاری متفقین طی جنگ جهانی دوم بودند و در چندین مدل تخصصی مانند شکارچی تانک، تانک مینروب و حتی نمونه های دارای شعله افکن مورد استفاده قرار گرفته و به پیروزی نهایی متفقین در جنگ کمک کردند. اما دیدی شرمن، نوع آبیخاکی تانک شرمن، به اندازه مدل های دیگر موفق ظاهر نشد.
از نظر تئوری، این که یک تانک 33 تنی بتواند با سرعت هفت گره در آب حرکت کند، منطقی به نظر می رسید زیرا قسمت پایینی بدنه تانک مهر و موم شده بود، دو پروانه امکان حرکت در آب را فراهم می کردند و یک محافظ شناورسازی اطراف تانک را فرا می گرفت تا از ورود آب جلوگیری شود. این طراحی در آب های آرام عملکرد خوبی داشت اما در آب های کمی متلاطم و طی عملیات هایی مانند پیادهسازی در نرماندی مشخص شد امکان غرق شدن آنها چندان هم کم نیست.
کوگلپانزر (تانک توپی)
طرح های آزمایشی ارائه شده در زمان جنگ های جهانی اول و دوم با معرفی برخی از بهترین ماشین های جنگی که تاکنون ساخته شده اند، همراه بوده است. اما کوگلپانزر یا تانک توپی را می توان یکی از عجیبترین طراحی های تانک در دوران جنگ جهانی دوم عنوان کرد. تانک توپی با اندازه و شکل غیرمعمول خود و پیشرانه ای محصول چندان موفقی نبود.
توپ ریلی کروپ کی5
توپ ریلی کروپ کی5 در زمان خود بزرگترین توپخانه متحرک جهان محسوب می شد. این توپ لوله ای به طول 25 متر داشت و برد عملیاتی آن 64 هزار متر بود.
در دو انتهای توپ یک حمل کننده قرار داشت و وزن کلی این مجموعه رقم قابل توجه 240 تن بود. اما این توپ عظیم خالی از ایراد نبود. حرکت روی خطوط راه آهن و توانایی عملیات در میدان های نزدیک به این خطوط کارایی کروپ کی5 را محدود می کرد. همچنین، اندازه بزرگ و کندی حرکت موجب می شد تا هدفی راحت برای نیروهای متفقین باشد.
اکرانوپلان کلاس لون
اکرانوپلان کلاس لون یک شناور اثر سطحی و یادگاری از دوران جنگ سرد است. پیشرانه های جت و دمی شبیه به دم هواپیما در کنار بدنه ای به شکل قایق و پرتاب کننده های موشک نصب شده در بالای این شناور اثر سطحی طبقه بندی آن را دشوار می کنند.
اکرانوپلان از اثر زمین برای این که 13 فوت (4 متر) بالاتر از سطح آب حرکت کند، استفاده می کرد. هشت پیشرانه توربوجت انکی-87 در مجموع 228 هزار پوند نیرو تولید کرده و امکان رسیدن به بیشینه سرعت 342 مایل در ساعت (550 کیلومتر در ساعت) را فراهم می کردند. دامنه حرکت اکرانوپلان کلاس لون 1000 مایل (1610 کیلومتر) بود.
زیردریایی کروزر سورکوف
زیردریایی ها در میدان نبرد تا حد زیادی بر تاکتیک های رادارگریزی و پنهانکاری متکی هستند. اما فرانسوی ها با معرفی زیردریایی سورکوف محصولی غیرمعمول را معرفی کردند که طراحی آن با الهام از کشتی های سطحی انجام شده بود.
این زیردریایی دارای دو توپ در قسمت برجک خود بود و همچنین حمل یک هواپیمای آب نشین توسط آن مد نظر قرار گرفته بود. همچنین، این زیردریایی دارای 10 لوله شلیک اژدر بود. بروز ایرادهای مکانیکی متعدد و تعداد زیاد خدمه نسبت به زیردریایی های عادی از جمله مشکلات زیردریایی سورکوف بودند.
نبردناوهای کلاس تگتهاف
اساماس تگتهاف یکی از چهار نبردناو کلاس تگتهاف بود که در سال 1912 وارد خدمت شد. این نبردناو حتی پیش از تکمیل نیز بسیار سنگین بود و به افسران فرماندهی گفته شده بود تا از انجام چرخش های شدید با آن پرهیز کنند!
با وزن 20 هزار تن و چهار برجک توپ سه لوله و انواع مختلف سلاح های کالیبر کوچک دیگر که در این نبردناوها نصب شده بودند، آنها از پایداری خوبی در آب برخوردار نبودند.
خودرو زرهی سیزار برویک
شرکت خودروسازی فرانسوی سیزار برویک پیش از جنگ جهانی اول به تولید خودروهای لوکس مشغول بود اما با آغاز جنگ فروش این شرکت تحت تاثیر قرار گرفت و در نهایت با موفقیت کمتر در تولید خودروهای نظامی همراه بود.
خودرو زرهی سزار برویک با طراحی عجیب خود برای حرکت آسانتر و مانورپذیری بیشتر در مسیرهای شن و ماسه ای شکل گرفته بود. دو سرنشین در قسمت جلو با یک محفظه فولادی محافظت می شدند، اما هیچ محافظی برای پیشرانه هواپیمای قرار گرفته در قسمت عقب این خودرو زرهی یا رادیاتور آن در قسمت جلو در نظر گرفته نشده بود.
مکدانل اکساف-85 گابلین
اکساف-85 گابلین به عنوان هواپیمایی کوچک با قابلیت حمل در زیر بال یا محفظه بمب هواپیماهای بزرگتر طراحی شده بود تا به نوعی در نقش جنگنده اسکورت بمب افکن های بزرگ عمل کند. اگرچه ابتدا ایده جالبی به نظر می رسید اما نقطه ضعفی بزرگ در این زمینه وجود داشت و آن چگونگی اتصال مجدد به هواپیمای مادر بود. ناکارآمدی این طراحی موجب شد تا مکدانل خیلی زود آن را کنار گذاشته و خیال خلبانان آزمایش آن را راحت کند.
سیکورسکی سیاچ-37 موجاوه
ظاهر عجیب سیکورسکی سیاچ-37 موجاوه تا حد زیادی به دلیل نقشی بود که باید در زمینه حمل و نقل بار و نیروهای نظامی ایفا می کرد. این بالگرد در سال 1953 نخستین پرواز خود را انجام داد. نیروی مورد نیاز سیکورسکی سیاچ-37 توسط دو پیشرانه پیستونی که هر کدام 2,100 اسب بخار نیرو تولید می کردند، تامین می شد. وابستگی به پیشرانه پیستونی در دورانی که پیشرانه های قدرتمندتر توربوشفت مورد توجه قرار گرفته بودند یکی از نقاط ضعف این بالگرد بود. همچنین وزن زیاد و دامنه پرواز کوتاه موجب شد تا عمر خدمت سیاچ-37 چندان طولانی نباشد.
ترجمه: محمدمهدی حیدرپور