گروه مجلات آنلاین عصر ایران
خانهخواندنی هابوئینگی با قابلیت حمل 10 جنگنده!/ نگاهی به سرگذشت ناو هواپیمابر پرنده

بوئینگی با قابلیت حمل 10 جنگنده!/ نگاهی به سرگذشت ناو هواپیمابر پرنده

بوئینگی با قابلیت حمل 10 جنگنده!/ نگاهی به سرگذشت ناو هواپیمابر پرنده

مجله تصویری سلاح- بوئینگ 747 که با نام جمبوجت شناخته می شود، در واقع یک هواپیمای جت چهار موتوره بزرگ مسافربری است و برای اولین بار در تاریخ 22 ژانویه سال 1970 توسط کمپانی هواپیماسازی بوئینگ معرفی شد. اما نکته جالبی که در مورد این محصول وجود دارد به تصمیم شرکت سازنده برای تبدیل جمبوجت پهن پیکر به یک ناو هواپیمابر پرنده باز می گردد!

طبق برنامه ریزی های صورت گرفته قرار بود که این نمونه متفاوت با ظرفیت جا به جایی حداکثر 10 جنگنده کوچک به میدان نبرد ساخته شود. این در حالی است که طرح مفهومی مورد نظر هیچگاه عملی نشد. با این وجود متخصصین و مهندسین نظامی معتقد هستند که سیستم های مشابه بدون سرنشین مانند پهپاد قابلیت توسعه به عنوان ناوهای هواپیمابر پرنده را خواهند داشت.

از جمبوجت 747 تا ناو هواپیمابر پرنده

در دهه 70 میلادی فعالیت شرکت بوئینگ روی پروژه ای که هدف آن تغییر کاربری جمبوجت 747 به ناو هواپیمابر پرنده بود آغاز شد. بر اساس این طرح، یکی از بزرگترین جت های مسافربری به کشتی مادری تبدیل می شد که قابلیت رها سازی هواپیماهای جنگنده کوچک را در اختیار داشت. کمپانی بوئینگ اعتقاد داشت که ناوهای هواپیمابر پرنده مزایای زیادی نسبت به انواع معمولی آنها روی سطح آب دارند.

در مجموع یکی از قدیمی ترین رویاهای عرصه هوانوردی طی 100 سال گذشته همین مسئله طراحی ناوهای هواپیمابر پرنده بوده است. برای مثال این محصولات می توانند بسیار سریعتر از ناوهای هواپیمابر دریایی به بحران های ناگهانی پاسخ دهند و علاوه بر این امکان نابودسازی آنها توسط نیروهای دشمن هم دشوارتر خواهد بود.

 

اطلاعات مربوط به فعالیت های شرکت بوئینگ در زمینه تولید ناو هواپیمابر پرنده از جمبوجت توسط وب سایت خبری Simple Flying منتشر شده است. با توجه به این گزارش ها انتظار می رود که ناوهای هواپیمابر پرنده یا به اصطلاح AAC قادر به حمل و نقل حداکثر 10 فروند میکروجت باشند.

میکروجت عنوانی است که برای اشاره به جت های جنگنده کوچک به کار می رود. این دسته از جت ها ابعاد محدودی دارند و به همین علت راه اندازی و یا حتی بازیابی آنها برای یک ناو هواپیمابر پرنده حین پرواز آسان خواهد بود.

در ادامه تصویری از طرح مفهومی AAC را مشاهده می کنید:

 

مزایا و معایب

جمبوجت 747 در صورت تبدیل موفقیت آمیز به AAC مجهز به یک سیستم ناقل داخلی می شد و با تکیه بر آن می توانست طی هر 80 ثانیه اقدام به راه اندازی دو میکروجت جنگنده کند. مدت زمان آماده سازی کل بال هوایی نیز نزدیک به 15 دقیقه برآورد شده بود. از طرفی دیگر با اتمام ماموریت جنگنده ها، جمبوجت قادر به بازگردانی آنها به داخل فضای ناو هواپیمابر پرنده بود. بدین ترتیب در طول مدت سوخت گیری و مسلح سازی مجدد جت ها، خلبانان فرصت مناسبی برای استراحت و یا حتی خواب در اختیار داشتند.

به طور کلی AAC یک استراتژی به ظاهر موثر برای پیشبرد سریع نیروی هوایی به منطقه ای محسوب می شود که دچار بحران نظامی شده است. برای درک بهتر کارایی چنین سیستمی به این ارقام توجه کنید: تنها 10 ناو هواپیمابر پرنده که در موقعیت جنگی مستقر شوند، 100 جت جنگنده آماده به مبارزه را به همراه خواهند داشت. البته کاربردهای AAC به همین یک مورد محدود نخواهد شد و از جمله دیگر وظایف تعریف شده برای آن می توان به اسکورت ناوگان بمب افکن ها مانند پشتیبانی از بوئینگ B-52 استراتوفورترس اشاره کرد. ریزجنگنده ها یا همان میکروجت های آزاد شده از AAC با هر پرنده دشمنی که قصد ساقط سازی بمب افکن های خودی را داشته باشند، مقابله خواهند کرد.

تصویر سازی به سبک فیلم های علمی تخیلی از یک ناو هواپیمابر دریایی در آسمان

 

اما به همان نسبت که طرح مفهومی ناوهای هواپیمابر پرنده درخور توجه بود، مشکلات متعددی نیز برای این سیستم ها وجود داشت. برای مثال سفرهای هوایی به اندازه دوره کنونی امن نبودند و حوادث مختلف در آسمان اجتناب ناپذیر. از این رو هر واقعه ای در مورد 747 بارگیری شده می توانست به نابودی کامل 11 فروند جنگنده و کشتار 11 تن از خلبانان آنها منجر شود. علاوه بر این لازم بود یک مجموعه ناقل داخلی برای راه اندازی و همینطور یک سیستم بازیابی منحصر به فرد مختص 747 نیز طراحی شود و این موضوع نیازمند صرف وقت و هزینه فراوان بود.

 

 

چالش بعدی به مفهوم “میکروجت” مرتبط می شد. در آن زمان هیچ جنگنده ای با ابعاد یک میکروجت که قابلیت جای گیری داخل شکم 747 را داشته باشد وجود نداشت و به این علت متخصصین مجبور به طراحی و ساخت یک جنگنده جدید بودند! خود روند توسعه و ساخت میکروجت هم با مشکلات جدی همراه بود: با چنین فضای محدودی، مهندسین باید به کدامیک از فاکتورهای سرعت، برد، قدرت راداری و یا تسلیحاتی توجه می کردند؟

به عنوان نمونه یک میکروجت در صورت پرواز بر فراز کشوری مانند اتحاد جماهیر شوروی با هواپیمای رهگیر میگ- 25 (نام ناتو فاکس‌بَت) رو به رو می شد. این هواپیما نه تنها از راداری بسیار قوی بهره مند است، بلکه می تواند با سرعت حداکثر 3675 کیلومتر بر ساعت نیز حرکت کند. این فقط یکی از ده ها مثالی است که برتری پرنده های جنگی دشمن را به میکروجت های AAC اثبات می کند. همچنین گفتنی است که موشک های سطح به هوای پدافند هوایی تهدید خطرناک تری نسبت به جنگنده ها علیه بمب افکن ها محسوب می شدند و AAC پاسخی برای مسئله موشکی نداشت. کمپانی بوئینگ نیز به احتمال زیاد از روند تحقیق و توسعه سری دولت آمریکا روی فناوری های پیشرفته نظیر جنگنده های مخفی کار اطلاعی نداشت. با تولید این محصولات دیگر هیچ نیازی به آزاد سازی میکروجت ها از ناوهای هواپیمابر پرنده نبود و جنگنده های مخفی کار قادر به پشتیبانی موثر از بمب افکن های خودی بودند.

در نهایت با وجود تمام مشکلاتی که به توقف کامل پروژه AAC انجامید، این رویا همچنان ادامه یافته است و مقامات آمریکایی امیدوار هستند که در قالب برنامه دیگری مانند توسعه هواپیماهای بدون سرنشین جدید به آن پاسخ دهند.

مطالب مجله تصویری سلاح را در این لینک دنبال کنید.

اشتراک گذاری با :
امتیاز به این نوشته
بدون نظر

متاسفانه فرم اظهار نظر در حال حاضر بسته می باشد