اسپیس گان ها؛ از پروژه هارپ تا پایان مسابقات اختصاصی! (بخش دوم)
مجله تصویری سلاح- دستیابی به فضا همواره عملیاتی دشوار و در عین حال بسیار هزینه بر بوده است. برای مثال تنها جهت شلیک یک موشک به مداری با جاذبه صفر و جا به جایی آن در فضایی خارج از جو این سیاره، نیاز به انرژی فراوانی خواهد بود. به همین دلیل روشی جدید که مستلزم استفاده از 326770 گالن هیدروژن مایع و همینطور 99359 گالن اکسیژن مایع نباشد، برای ناسا و کمپانی های هوافضای خصوصی می تواند بسیار مقرون به صرفه و جذاب واقع شود. در واقع این جاست که فلسفه اسپیس گان ها(سیستم راه اندازی و پرتاب به خارج از جو) برای نزدیک به 3 قرن توجیه خواهد شد.
البته آنچه که در ادامه خواهید خواند هیچ ارتباطی با تسلیحات لیزری عجیب و غریب که در چند ثانیه گروه های خصمانه دشمن را تبدیل به پودر می کنند نداشته و در اصل موضوع اسپیس گان ها یک مکانیسم راه اندازی و یا پرتاب هدفمند است. هرچند ایده های مختلفی تا به امروز آزمایش شدند اما با وجود گذشت چندین قرن از اولین مفاهیم مطرح شده پیرامون اسپیس گان ها، هیچ یک با موفقیت کامل همراه نبودند. در اینجا تاریخچه کوتاهی از این تلاش ها را ارائه خواهیم داد که قرار بود در همه آنها سامانه های موشکی متداول نقشی نداشته باشند و در عوض جای خود را به سیستم های راه اندازی و پرتاب فضایی متفاوت تری بدهند:
سال 1966: پروژه هارپ زبانه می کشد
پس از جنگ جهانی دوم مسابقه اسپیس گان ها بیش از پیش شدت گرفت و تمرکز بر توسعه فناوری های مرتبط با سیستم های راه اندازی از توپخانه ها به سامانه های موشکی منتقل شد. در سال 1961 آمریکا و کانادا به طور مشترک پروژه هارپ (پروژه تحقیقاتی در ارتفاعات بالا) را با هدف ایجاد یک سامانه پرتاب کم هزینه و غیر وابسته به موشک کلید زدند.
در واقع هارپ حاصل سالیان طولانی مطالعه و تلاش جرالد وینسنت بول مهندس کانادایی توسعه دهنده توپخانه دوربرد است که توانست نیروی دریایی آمریکا را در راستای تامین سلاح های جنگی بی مصرف کالیبر 50 و همچنین صدور مجوز استفاده از محدود پرواز فرودگاه جزیره باربادوس متقاعد سازد. در سال 1966 این برنامه به آریزونا منتقل شد، جایی که کالیبر سلاح به از 50 به 100 افزایش یافته بود و می توانست پرتابه مارتلت 2 را با سرعت 7680 کیلومتر بر ساعت شلیک کند! اما آنچه که هارپ را نسبت به دیگر سلاح های امروزی متفاوت می سازد، دست یابی پرتابه به ارتفاع 177 متری است. رکوردی که تا به امروز حفظ شده است.
در نهایت محدودیت های مالی و تخصیص بودجه منجر به توقف پروژه هارپ شد. پس از آن بول به یکی از دهکده های استان کبک بازگشت و شرکت تحقیقات فضایی را تاسیس کرد.
سال 1985: پروژه هارپ برای باری دیگر روشن می شود
دولت آمریکا در سال 1985 پروژه هارپ را برای باری دیگر قدرت بخشید اما این بار با نام SHARP یا پروژه تحقیقاتی در ارتفاعات فوق بالا و آن هم در آزمایشگاه ملی لارنس لیورمور. هدف از این طرح تکمیلی شلیک اهداف مد نظر به استراتوسفر از طریق یک سلاح گازی طی دو مرحله بود که می توانست در مجموع به کشور برای قرار گیری ماهواره ها در مدار دلخواه کمک کند.
نحوه کار این محصول نظامی متفاوت از تسلیحات پیستونی الهام گرفته شده بود. درست مانند سلاحی که مایع وابسته به گاز آن به کمک این نیرو در طول لوله به حرکت در می آید و به این وسیله حرکت پرتابه در جهت خاصی تسهیل و در عین حال تسریع می شود. در خصوص مورد مذکور پیستون در واقع با استفاده از یک واکنش شیمیایی تغذیه خواهد شد و مایع فعال نیز یک گاز سبک مانند هلیوم یا هیدروژن است.
در سال 1992 یک پروتوتاپ موفقیت آمیز از سلاح نام برده ساخته شد. این نمونه حدودا 129 متر طول داشت و می توانست با یک سوم سرعت مورد نیاز برای انتقال جسمی به فضا، پرتابه های خود را شلیک کند. آزمایشات موفقیت آمیز باعث شد تا برنامه های لازم به منظور ساخت یک سیستم راه انداز مشابه آنچه ژول ورن تصور می کرد، پایه گذاری شود. البته گفتنی است که طراحی و توسعه چنین دستگاهی میلیاردها دلار هزینه به دنبال خواهد داشت و دولت نیز اشتیاق چندانی به تخصیص این بودجه هنگفت ندارد.
سال 1988: قرار است جرالد بول برای صدام کار کند
در همین حال که پروژه شارپ نیز متوقف شده بود، بول به همکاری امنیتی با سایر کشورها علاقه مند شده بود و از این رو به عنوان مشاوره توپخانه مشغول به کار شد. البته مشکلاتی هم در این مسیر گریبان گیر وی شد که از جمله مهم ترین آنها می توان به محکومیت ناشی از معاملات غیر قانونی اسلحه اشاره کرد. پس از اتمام دوره زندان، بول به بروکسل رفت و در آنجا با چین و از همه مهمتر عراق وارد فعالیت شد. وی در سال 1988 تصمیم گرفت که زمان مناسبی برای کارهای ناتمامش فرا رسیده است. از این رو برای متقاعد ساختن صدام حسین دیکتاتور عراقی جهت سرمایه گذاری بر پروژه بابیلون برنامه ریزی کرد. این پروژه متشکل از یک توپ به طول 155 متر بود که می توانست پرتابه ای به وزن 1.9 تن را درون مدار قرار دهد!
البته اولین پروتوتایپ کوچک تر بود و تنها 45 متر طول داشت. در ادامه دومین نسخه تحت عنوان بابیلون بزرگ نیز ساخته شد و شباهت بیشتری به طول پیشنهادی اصلی خود داشت. با این حال بول در ماه مارس سال 1990 به احتمال زیاد توسط رژیم صهیونیستی ترور شد و بابیلون هم هرگز کامل نشد.
سال 2009: مسابقات اختصاصی اسپیس گان خاموش شد
اگر بخواهیم در مورد موضوع اسپیس گان ها شفاف صحبت کنیم، جان هانتر فردی بود که هیچگاه از هدف ساخت تسلیحات فضایی دست نکشید. به همین دلیل در سال 2009 شرکتی به نام کمپانی Quicklaunch را تاسیس کرد تا بتواند سلاحی به طول 1097 متر به قابلیت غوطه وری داخل آب بسازد! وی معتقد بود که این اسلحه می تواند با استفاده از هیدروژن و متان پرتابه های خود را به فضا برساند. طبق برآوردهای صورت گرفته مهمترین مزیت این پروژه که البته به مرحله اقدام نرسیده است، کاهش قابل ملاحظه هزینه ها بود. با این حال هانتر در سال 2012 کمپانی خود را ترک کرد و به نظر می رسد که این مجموعه از آن زمان تاکنون به خواب فرو رفته باشد!
در نهایت با وجود آن که تقریبا 300 سال از اولین جرقه اسپیس گان ها توسط نیوتن گذشته است، هنوز جهان هیچ نسخه کامل و موفقیت آمیزی در این حیطه به خود ندیده است.
مطالب مجله تصویری سلاح را در این لینک دنبال کنید.